جوان آنلاین: دو مرد افغانی که از سوی یک کارمند بانک در تهران برای قتل همسرش اجیر شده بودند پس از بازداشت گفتند که گورکن هستند.
عصر روز چهارشنبه ۲۵ بهمنماه سال گذشته قاضی موسی رضازاده، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس مأموران پلیس از قتل زن میانسالی در خانهاش باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در اتاق پذیرایی ساختمان مسکونی با جسد زن ۵۳سالهای روبهرو شد که با روسری خفه شده بود.
بررسیها نشان داد شوهر مقتول که کارمند بانک است از مدتی قبل با همسرش اختلاف داشته است. بررسیها نشان داد وی روز حادثه سه بار بانک را ترک و چند باری هم تلفنی با افراد ناشناسی صحبت کرده است. همچنین مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان از حسابش برداشت کرده است، بنابراین بازداشت شد و در بازجوییهای فنی گفت دو مرد را که یکی از دوستانش به او معرفی کرده برای قتل همسرش اجیر کرده بود. بدین ترتیب مأموران دوست متهم را بازداشت کردند و با اطلاعاتی که او در اختیار مأموران قرار داد، دو آدمکش هم شناسایی و بازداشت شدند.
گورکن
کارآگاهان پلیس آگاهی دو آدمکش را تحت تعقیب قرار دادند و چند روز بعد در مخفیگاهشان به دام انداختند.
دو متهم ۲۵ ساله صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند و به جرم خود اقرار کردند.
یکی از متهمان گفت: «وقتی شوهر مقتول برای قتل همسرش به سراغ ما آمد، گفت برای قتل دستمزد خوبی میدهد و در نهایت قرار شد ۴۰۰ میلیون تومان به ما دستمزد بدهد. او گفت طلاهای همسرم ۳۰۰ میلیون تومان ارزش دارد و ۱۰۰ میلیون تومان هم نقدی میدهد که ما وسوسه شدیم و قبول کردیم. پس از اینکه قرار و مدارمان را گذاشتیم، او عکس همسرش را به ما نشان داد و آدرس خانهاش را هم به ما داد و گفت روز حادثه فرزندانش به مدرسه میروند و همسرش در خانه تنهاست. روز حادثه راهی خانه کارمند بانک شدیم، اما نتوانستیم آدرس را پیدا کنیم و تلفنی به او خبر دادیم که آدرس را پیدا نمیکنیم. او از ما خواست در نزدیکی خانهاش بمانیم، سپس خودش را به ما رساند و ما را تا نزدیکی خانهاش همراهی کرد و بعد هم از ما جدا شد و به محل کارش رفت. ما بلافاصله صورتمان را با پارچه پوشاندیم تا شناسایی نشویم و بعد با کلیدی که شوهر مقتول در اختیارمان قرار داده بود به سرعت وارد خانهاش شدیم. وقتی در را باز کردیم همسرش از ترس شوکه شد. دو نفری دهانش را گرفتیم و با روسری او را خفه کردیم و بعد هم به شوهرش تلفنی خبر دادیم که کار تمام شده است. پس از قتل، طلاهای او را سرقت کردیم و ۱۰۰ میلیون تومان باقی مانده را هم گرفتیم و چند روزی به شهر اسلامشهر رفتیم و در خانه یکی از دوستانمان پنهان شدیم. فکر کردیم آبها از آسیاب افتاده و دوباره برای کار به قبرستان رفتیم و مشغول گورکنی بودیم که مأموران پلیس ما را بازداشت کردند. میخواستیم مدتی بگذرد و طلاهای مقتول را بفروشیم و از ایران خارج شویم، چون هویتمان مشخص نبود و صورتمان را هم روز حادثه پوشانده بودیم، فکر میکردیم شناسایی نمیشویم، اما مأموران خیلی زود ما را شناسایی و بازداشت کردند.»
متهم دیگر نیز اظهارات همدستش را تأیید کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.